آموزش بهینه سازی تورهای گردشگری استانبول و آنتالیا

آموزش بهینه سازی تورهای گردشگری استانبول و آنتالیا

آموزش بهینه سازی تورهای گردشگری استانبول و آنتالیا

آموزش بهینه سازی تورهای گردشگری استانبول و آنتالیا

آموزش بهینه سازی تورهای گردشگری استانبول و آنتالیا

طبقه بندی موضوعی

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «مدیر ارشد اجرایی» ثبت شده است

چگونه رابطه مدیر عامل و مدیر ارشد اجرایی را از رقبا به هم تیمی تغییر دهیمیک بازی دائمی کشمکش بین مدیران عامل و مدیران ارشد اجرایی آنها در جریان است.مدیران عامل نتیجه می خواهند. CMO ها می خواهند نتایج را ارائه دهند.مقاله از سئو ورد

بنابراین، موضوع چیست؟

به گفته مدیران عامل، حیاتی ترین نقش یک CMO، رشد کسب و کار است. CMOها می‌خواهند بازگشت سرمایه (ROI) را ارائه کنند و مدرک واقعی نشان دهند که کاری که انجام می‌دهند کار می‌کند.مشکل زمانی است که مدیران عامل از مدیران ارشد اجرایی می‌خواهند تا روی کارهای بی‌اهمیت (مانند تغییر نام تجاری یا تعداد زیادی از تبلیغات دیجیتال پولی که کار نمی‌کنند ) کار کنند و سپس وقتی رشد کسب‌وکاری وجود ندارد ناراحت می‌شوند.مدیران عامل بازاریابی را که کار نمی کند نمی پذیرند . و آنها نباید مجبور باشند. مسئله به مدیران عامل کمک می کند تا تفاوت بین چیزی که کار نمی کند و چیزی که فقط زمان می برد را ببینند. این کار CMOs است.تنها 34 درصد از مدیران عامل به CMO خود اعتماد دارند. زمانی منطقی است که این دو هدف نهایی خود یعنی رشد کسب و کار را به حالت تعلیق درآورند که روی یک طناب بین یکدیگر و در حالی که در جهت مخالف می دوند.رابطه بین این دو به شدت متشنج است. اگر آنها فقط می توانستند یاد بگیرند که با هم کار کنند، رسیدن به هدف (مشترک) خود بسیار آسان تر می شد. بنابراین، مدیران اجرایی و مدیران ارشد اجرایی چگونه می توانند از رقیب عملا به هم تیمی هایی تبدیل شوند که برای اهداف یکسان تلاش می کنند؟

نکات کلیدی:

CMO ها باید مسئولیت تلاش های بازاریابی را با عقب راندن درخواست هایی که به رشد کسب و کار و ارائه ROI به آنها کمک نمی کند، بپذیرند.مدیران عامل باید به کارشناسان بازاریابی خود روی میز بگذارند و به آنها این امکان را می دهد که به طور کامل از مهارت های خود برای موفقیت استفاده کنند.کار تیمی واقعاً کار رویایی را ایجاد می کند و نگاه کردن به آینده با در نظر گرفتن یکدیگر می تواند اعتماد بیشتری را بین دو قوه اجرایی ایجاد کند.ابتدا، اجازه دهید به برخی از اشتباهاتی که به نظر می رسد این مدیران مرتکب می شوند، نگاهی بیندازیم.

اشتباهات رایج CMO ها

اجازه دادن به نیازهای خریداران در پشت صندلی.

بازاریابی متمرکز بر مشتری همه چیز در عصر اینترنت است. این حقیقت غیرقابل انکار است که مردم فقط به چیزی که مستقیماً در مورد آنها صدق نمی کند اهمیت نمی دهند. با میلیون ها گزینه موجود در وب، این احساس به تازگی تقویت شده است.آیا مشتریان شما واقعاً به آخرین برنامه شما برای تغییر نام تجاری اهمیت می دهند؟ به احتمال زیاد، آنها نمی توانند اهمیتی به تغییر لوگوی شما از فیروزه ای به فیروزه ای عمیق نداشته باشند. این تاثیری ندارد که آیا محصول شما برای آنها ارزشمند است یا خیر.بازاریابان باید 100% مواقع بر نیازها و علایق مشتری تمرکز کنند. زمانی که مدیران اجرایی درخواست کارهای اصلاحی مانند تغییر نام تجاری و تبلیغات پولی بیش از حد در رسانه‌های اجتماعی می‌کنند، از آنچه واقعاً کار می‌کند دور و دورتر می‌شوند.پست کردن در مورد آخرین جایزه ای که برنده شده اید ممکن است اعتبار ایجاد کند، اما دیگر ارزش صرف زمان یا هزینه برای بازاریابی آن را ندارد. این واقعیت محض که شما جایزه را بردید به این معنی نیست که شما با ارسال پست در مورد آن، سرنخ ایجاد خواهید کرد، به خصوص زمانی که این کار را صرفاً به شیوه ای خودخواهانه انجام دهید.فرض کنید تصمیم دارید این جایزه را در مقاله سبک رهبری فکری در مورد روندهای آینده در بازار خود ذکر کنید. مشتریان بالقوه می‌توانند مقاله را برای ایده‌های جدیدی که می‌توانند در زندگی روزمره‌شان استفاده کنند، بخوانند و اتفاقاً درباره اعتبار صنعت شما نیز یاد می‌کنند.در این شرایط، مدیر عامل به چیزی که می‌خواهد می‌رسد - برای نشان دادن دستاوردها - و CMO می‌تواند از آن برای کمک به تولید سرنخ استفاده کند. یک برد-برد، اما واقعیت رایج در این شرایط نیست.

کنار گذاشتن تحقیقات کافی از مکالمه

وقتی یک مدیر عامل از مدیر ارشد اجرایی خود می خواهد که کاری در دنیای بازاریابی انجام دهد، این وظیفه مدیران ارشد است که تحقیقات لازم را برای تصمیم گیری درست انجام دهند.یکی از مسائلی که بین مدیر عامل و روابط مدیر ارشد اجرایی وجود دارد، عدم پس بک است. به جای اینکه کورکورانه کاری را انجام دهد که مدیر عامل می خواهد تا آنها را خوشحال کند، CMO باید تحقیقاتی را بیابد که یا از تلاش جدید حمایت کند یا آن را از میز حذف کند.تصدی CMO در پایین ترین نقطه دهه گذشته است. 80 درصد از مدیران عامل این دوره کوتاه مدت را به دلیل شکست CMO می دانند، در حالی که در واقعیت این یک گسست بین آنچه موفقیت واقعاً به نظر می رسد است.CMO ها می توانند با عقب نشینی در برابر درخواست هایی که می دانند کارساز نیستند، به خود کمک کنند و تحقیقاتی که از آن پشتیبانی می کند.به عنوان مثال به تبلیغات بنری نگاه می کنیم. اگر تحقیقات را بررسی کنید، واضح است که تبلیغات بنری به سادگی کار نمی کنند. با نرخ کلیک 0.06٪ (60٪ آن تصادفی یا ربات است) بنرهای تبلیغاتی همچنان شاهد افزایش سالانه 7٪ هستند.شرکت ها هنوز زمان و تلاش خود را برای این کمپین بازاریابی تلف می کنند که به وضوح کار نمی کند. این برای انواع مختلفی از تبلیغات دیجیتال صدق می کند. اگر تحقیقات لازم انجام شود، CMO ها می توانند یک شکست دیگر را از روی میز حذف کنند.

اشتباهات رایج مدیران عامل

حواس پرت شدن با استراتژی جدید براق.مدیران عاملی که به سختی به یک استراتژی پایبند هستند ، در ارائه یا اندازه‌گیری نتایج نیز مشکل خواهند داشت.وب‌سایت‌های جدید و براق رسانه‌های اجتماعی یا روند زیبایی‌شناختی یا هر چیز دیگری که ممکن است فریبنده باشد، اما تغییر روی آنچه قبلاً تحقیق کرده‌اید و روی آن کار کرده‌اید همیشه بهترین ایده نیست.با یک رابطه خوب مدیر عامل و مدیر عامل، این تصمیمات را می توان با هم به روشی مبتنی بر تحقیقات بازاریابی اتخاذ کرد.تلاش برای یافتن راه حل قبل از اینکه مشکل را بفهمند.آنچه Hubspot آن را " دید تونل تاکتیکی " می نامد ، این اشتباه بازاریابی یکی از اشتباهاتی است که مدیران عامل اغلب به آن دچار می شوند.شاید چند سال پیش یکی از کمپین های بازاریابی آنها واقعاً رونق گرفت و محبوبیت پیدا کرد. کمپین تبلیغاتی چرخ و فلک آنها در واقع به مخاطبان هدف خود رسید و CTR بالایی ایجاد کرد. این عالی است، اما دلیلی وجود ندارد که فرض کنیم همان استراتژی به حل مشکل جدید در سال جدید کمک می کند.همه پاسخ ها در نگاه اول در دسترس نیستند. بازاریابی همیشه در حال تغییر است، بنابراین استراتژی یک شرکت نیز باید تغییر کند.

چند نکته برای بهبود روابط مدیر عامل و مدیر ارشد اجرایی چیست؟

CMO ها به جایی نمی رسند، اما تنها 32٪ از مدیران عامل به CMO اعتماد دارند، بنابراین رابطه آنها رابطه ای است که باید کمی بیشتر تقویت شود.

به عنوان یک تیم به آینده نگاه کنید.

این مدیران اهداف یکسانی دارند، پس چرا در یک بازی طناب کشی به عنوان حریف عمل می کنند؟ وقتی رابطه بین این دو به عنوان یک رابطه طولانی مدت تلقی شود، آنها می توانند کارهای بیشتری را انجام دهند.

توسعه استراتژی های رشد با هم می تواند اهداف مشترک و ابزارهای دستیابی به آنها را روشن کند. این در نهایت بسیار کارآمدتر از مدیران اجرایی خواهد بود که آنچه را که فکر می‌کنند بدون نظر کارشناس بازاریابی می‌خواهند کار کنند.

اهداف شرکت را با اهداف بازاریابی هماهنگ کنید.

یک مدیر عامل در موقعیتی است که استراتژی و اهداف بازاریابی را در هر شاخه دیگری از شرکت بگنجاند. این می تواند محیطی را ایجاد کند که کارشناسان بازاریابی بتوانند در آن پیشرفت کنند.

همسویی اهداف شرکت

زمانی که تمام شاخه های سازمانی شرکت برای رسیدن به یک هدف مشترک کار می کنند، بازده آن به صورت تصاعدی است. زمانی که مدیر عامل با ایده های CMO همراه باشد، این ایده ها شانسی برای به ثمر نشستن دارند.رابطه بین مدیران عامل و مدیران ارشد ممکن است همیشه تنش طبیعی داشته باشد. وقتی صحبت از اندازه گیری موفقیت می شود، همسو بودن با همتای اجرایی خود همه چیز است. داشتن تعریف یکسان از موفقیت و ایده یکسان در مورد چگونگی رسیدن به آن، در ایجاد اعتماد بسیار مهم است.

 

 چگونه مدیران عامل و مدیران ارشد اجرایی از کار علیه یکدیگر دست می کشند؟

گرد هم آمدن به عنوان یک تیم، و همسو کردن اهداف شرکت با استراتژی بازاریابی، کلید اصلی است! این اطمینان حاصل می کند که بازاریابی شما از پشتیبانی اجرایی برخوردار است، به سمت اهداف تجاری پیش می رود، و امیدواریم کمک کند که گفتگوی بودجه سالانه کمی آسان تر شود.برای بازده بازاریابی قابل اندازه‌گیری به کمک نیاز دارید و می‌توانید به مدیر عامل خود نشان دهید که با برنامه‌های رشد او هماهنگ هستید؟ خدمات سازنده محتوای ما را بررسی کنید و امروز یک مشاوره سریع را برنامه ریزی کنید!

منبع: سئو حرفهای در دیجیتال مارکت از سایت سئو ورد